میلاد، ششمین برج بلند جهان – برگزیده مسابقه چطور

لوگوی چطور

شاید کمی ناعادلانه به نظر برسد که عامه مردم، بیماران قلبی و ریوی، خردسالان و کهنسالان شهرم هوایی خاکستری را نفس بکشند و من این دستگاه تصفیه هوا را بفرستم برای سازمان حفاظت از محیط زیست و روی جعبه آن بنویسم برسد به دست ریاست محترم. فقط تفاوت اندکی که این هدیه ناقابل با سایر هدایا دارد اینست که فقط یک هفته می شود از آن استفاده کرد و بعد باید برگردانده شود به همان آدرسی که روی بسته پستی نوشته ام. تصور اینکه دریافت هدیه او را خوشحال یا ناراحت می‌کند، یا اینکه اگر همان روز هدیه‌ام را برگرداند و بگوید از همان هوایی که مردم عادی استنشاق می‌کنند، استفاده می‌کند یا… نمی‌دانم.
به تنها چیزی که فکرم قد داده اینست که شاید در آن یک هفته از اینکه هاله خاکستری کمتری را اطرافش حس می‌کند، یا نفس های عمیق بیشتری می‌کشد، یا اخبار آلودگی هوا و وارونگی دما را کمتر دنبال می‌کند، یا مادرجون کمتر از کپسول اکسیژن دستی‌اش استفاده می‌کند و یا شاید پسربچه شش و اندی ساله‌اش بیشتر بالا پایین می‌پرد و شیطنت می‌کند حس بهتری داشته باشد. شاید موقع تعویض فیلتر یا تمیز کردن دستگاه در آخر آن هفته و قبل از برگرداندن دستگاه به آدرس روی بسته پستی، متوجه عمق فاجعه بشود. حتی امکان دارد از پنجره به طرف غرب شهر نگاه کند ولی سازه بلندی که بنظر برسد ششمین برج بلند جهان است نظرش را جلب نکند. شاید گوشی را بردارد و زنگ بزند به شرکت کنترل کیفیت هوا و بگوید:
سلام. امروز چه خبر؟
شاید هم در صبح آخرین روز کاری هفته، پشت چراغ قرمز نگاهش بیفتد به شاخص آلودگی هوا و رنگ‌های قرمز و نارنجی روی تابلو یادآور آژیر قرمز رنگ اورژانسی باشد که در آن از هر ده نفر یک نفر از آلودگی هوا مرده است.
موقع پیاده شدن از ماشین که سیستم حرارتی داخل ماشین را خاموش می‌کند و پرونده‌های جدید امروز را برمی‌دارد، شاید به یاد وارونگی دما که احتمالا چند روز آینده گریبانگیر همه ما می‌شود بیفتد و نفس عمیقی بکشد. حتی شاید با لبخند وارد شرکت بشود و پرونده جدید را با دستش بیشتر فشار دهد.
امروز پیک سازمان آن دستگاه را برایم پس فرستاد، جعبه را روی زمین گذاشتم و به در بسته تکیه دادم. پیش خودم فکر می‌کنم شاید الان دارد به شرکت کنترل کیفیت هوا زنگ می‌زند و می‌گوید:
سلام. امروز کاری می‌کنیم کارستان!
شاید فردا ششمین برج بلند جهان هم مثل پنج تای قبلی، باشکوه‌تر و شفاف‌تر به نظر برسد!

نویسنده: مریم علیزاده زارعی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.